خاقانی

21
خاقانی

حسان العجم افضل الدین بدیل بن علی خاقانی حقایقی شروانی به سال 520 هجری در تبریز متولد شد. پدر او مردی درودگر بود و مادرش کنیزکی مسیحی که گویا در جنگ های چلیپا از روم به شروان آورده شد و در این سامان اسلام  آورد.
 وی پیرو مذهب تسنن و گروه شافعی بوده است. عنوان شاعری اش در آغاز امر، حقایقی بود و پس از آنکه به خدمت خاقان اکبر منوچهر شروان شاه معرفی شد لقب خاقانی گرفت. لقب دیگر وی حسن العجم بوده است و بر طبق مثنوی او بر می آید که عموی وی این لقب را به او داده است "چون دید که در سخن تمامم/ حسان عجم نهاد نامم" خاقانی به دربارهای شروانشاهیان، خوارزمشاهیان، سلجوقیان و شهرهای عراق و خراسان رفته است و افزون بر بیست نفر را ستایش کرده است. وی دو بار هم به مکه سفر کرده و افزون بر منظومه ی تحفه ی العراقین، چکامه هایی نیز در این زمینه سرود و چون در سفر بغداد کاخ مداین را دید قصیده ی معروف ایوان مداین را سروده است. خاقانی را می توان ازمیان اشعار تحفه   العراقین شناخت. این مثنوی را در چهل روز به-رشته ی نظم کشید "من این همه گوهر از سر کِلک/ راندم به چهل صباح در کِلک". و اولین سفرنامه ی فارسی است که در مثنوی به نظم درآمده است. 
شهرت خاقانی در ستایش گویی است اما در عین مداحی مردی بلند طبع، بلند همت و آزاده بود و با وجود نزدیکی به دربارهای معروف، همواره از این گونه مشاغل که به انصراف او از عالم معنوی می انجامید، اجتناب داشت. وی از شاعران کم نظیر در سراسر ادب فارسی است و از لحاظ توجه به فرم، بی شک یگانه ی این ادب به شمار می آید. اما تمایلات او همچون باورهای مذهبی شاعران بزرگ دیگر همچون سنایی و عطار و دیگران نیست که جهان را همه حسن و نیکی می دیدند. او از مردم زمانه گله های بسیار دارد، از بی وفایی جهان و مردمش می نالد و گیتی را از شر و فساد می انگارد و این باور وی با باورهای این طایفه که وجود را منشا خیر و کمال می دانند در تضاد است. درسال 554 خاقانی به زندان می افتد و از این واقعه در قصیده ی حسبیه ی خود شکایت می کند علل این امر اغتشاش و هرج و مرجی است که بعد از مرگ شروانشاه منوچهر روی داد. 
 تمام کو شش ها و سراسر نشیب و فراز زندگی خاقانی در قصایدی که برای کسب معاش در فرصت های مختلف به فرمانروایان دور و نزدیک فرستاده است با فصاحتی تمام انعکاس یافته است. یکی از خصوصیات دیوان خاقانی فراوانی منابع و مدارک در شرح حال خود شاعر است. از اوست "ما بی خبر شدیم که دیدیم حسن او/ او خود ز حال بی خبر ما خبر نداشت/ ما را به چشم کرد تا صید او شدیم/ زان پس به چشم مرحمت بر ما نظر نداشت.." خاقانی در تاریخ 595 هجری قمری جهان فانی را وداع گفت.
 


افزودن دیدگاه جدید