خرمهره ((قم))

خرمهره ((قم))

خرمهره ((قم))

29

در لغت­نامه‌ی دهخدا در تعریف خرمهره چنین آمده است: "مهره ­های بزرگ کم­ قیمت که بر گردن خر بندند." خرمهره از دست­ ساخته های سرامیکی به­ رنگ آبی ­روشن و فیروزه ­ای است که در اصطلاح عامیانه به­ آن کوجی یا مهره‌ی مِهر نیز می­ گویند.

استان قم تنها تولید­کننده‌ی مصنوعات خرمهره به ­شکل انبوه در دنیا است. پژوهشگران پیشینه‌ی خرمهره را در­حدود شش ­هزار سال همزمان با ساخت کوره ­های ذوب مس تخمین می­ زنند. از این مهره­ ها در گذشته و امروز برای دفع چشم ­زخم، گردن ­آویز حیوانات و گاه برای زیبایی و یا استفاده در بخش­ه ایی از صنایع­ دستی ­های دیگر مانند منسوجات استفاده می ­­شود و به اعتقاد کارشناسان برای آرامشی که رنگ آبی به­ وجود می­ آورد استفاده از این مهره­ ها مرسوم بوده، و از منظر دیگر رنگ محبوب و خاص ایرانیان، فیروزه­ ای و آبی ­روشن بوده است.

ماده‌ی اولیه خرمهره از سیلیس (سنگ چخماق، ریگ سفید) که نوعی کوارتز مرغوب است به­ دست می­ آید و از آن­جا که این ماده به تنهایی چسبندگی ندارد به ­منظور ایجاد چسبندگی در قدیم کتیرا و هم ­اکنون از سریش معمولی استفاده می ­کنند. برای ساخت خرمهره، ابتدا سیلیس و سریش را با کمی آب آمیخته و خمیری غلیظ تهیه می­کنند، سپس گلوله­ های کوچکی با کف دو دست گِرد کرده و در پودر لعاب می ­غلتانند، سپس سوراخی در وسط مهره ایجاد کرده و در لا­به ­لای شن­ ها در کوره می­ گذارند (دمای1200 درجه)، سریش در حرارت کوره می­ سوزد ولی پودر لعاب ذکر شده در اثر حرارت ذوب شده و به ­صورت لایه­ ای آبی رنگ و شفاف روی مهره­ها را می­ پوشاند.

نکته‌ی جالب در این است که بر­عکس لعاب سفال ­های معمولی که مایع است لعاب مخصوص خرمهره پودری خشک است. گَرد این لعاب دارای ترکیبی از گیاه اشنوان، آهک، گَرد­­ کوارتز، کمی زغال و یک درصد اکسید­مس است. در گذشته این مهره­ ها به­ صورت کروی ساخته می­ شد ولی هم ­اکنون در اشکال مختلف و تزئینی و به­صورت حجم ­های گوناگون تولید می­ شود، مانند دایره، مثلث، قلب، ماه، ستاره، ماهی، صلیب، زیر­سیگاری، مدال ­آویز و حتی به­ صورت نگین، شبیه به نگین­ های فیروزه.

تولیدات فوق همگی به ­وسیله‌ی قالب ساخته می ­شود. در اشعار و ادبیات دوره ­های مختلف ایران به­ کرات با کلمه‌ی خر­مهره رو­به ­رو می ­شویم که خود نشان از مورد استفاده بودن آن دارد. مثلاً آن­جا که حافظ می­ فرماید "آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس/ هر زمان خرمهره را با دُر برابر می­کنند." یا در جای دیگری نظامی می­گوید: " گاو که خرمهره بدو درکشند/ چونکه بیفتد همه خنجر کشند."


افزودن دیدگاه جدید