مراسم پیر شالیار

17
مراسم پیر شالیار

«اورامان تخت» در گذشته منطقه‌ ای روستایی با طبیعت زیبا و فوق العاده و معماری ای ويژه بوده به طوری که بام هر خانه، حياط خانه ی ديگر بوده است. این منطقه با برگزاری آیین‌ های مختلف، بخشي از فرهنگ و تمدن ايران ‌باستان بوده و به‌‌عنوان يکي از قطب ‌های گردشگری با شهرتی جهانی به ثبت رسيده است. آیین باستانی پير شاليار که مردم منطقه ی اورامان تخت آن را «عروسي پيرشاليار» نیز می‌ نامند مراسمی معنوی با قدمتی چند هزار ساله است که در دو نوبت از سال در سه روز متوالی برگزار می ‌شود. پیر شالیار هورامی (پیر شهریار اورامی)، بزرگ اهل آیین صوفیان، در بین دراویش نقشبندی از اهمیت و احترام زیادی برخوردار است. در افسانه ‌های مردم منطقه او فردی طبیب و صاحب کرامات است که سبب شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر نابینا و ناشنوای شاه بخارا می ‌شود و در پی آن مراسم ازدواج دخترِ شاه و پیر شالیار برپا می ‌شود. به این ترتیب در روز چهل‌ و ‌پنجم از فصل بهار، در نیمه ی اردیبهشت‌ ماه به جهت سالگرد این ازدواج، مراسمی با آداب و آیین خاص برگزار می‌ شود و در روز چهل‌و‌پنجم زمستان نیز، در روز چهارشنبه‌ ای که به نیمه ی بهمن ماه نزدیک است، سالگرد به دنیا ‌آمدن پسر پیر شالیار را جشن می ‌گیرند.


انتخاب روز و اعلام شروع مراسم توسط متولي پير شاليار صورت می‌ گیرد. این مراسم در روز سه ‌شنبه با تقسيم گردوهاي درخت ‌هاي وقفي باغ پير شاليار بين اهالي روستای اورامان و روستاهای اطراف توسط کودکان و دریافت میوه و شیرینی به ازای گردوهای داده شده با نام مراسم «کلاو روچنه» آغاز و گاه هم‌ چنان تا بعد از اذان صبح روز بعد نیز ادامه می ‌یابد. در صبح روز چهارشنبه، قربانی حیواناتی نظیر گاو، گوسفند و بز که نذورات مردم برای پیر شالیار است انجام می‌ گیرد. گوشت ‌هاي قرباني را بين اهالي به عنوان تبرک تقسيم کرده و با مقداري از آن نوعي آش به نام «ولوشين» که خوراکی نمادین و خوردن آن متبرک است طبخ کرده و بين مردم پخش مي کنند. دراویش و مردان با پوشش محلی منطقه هم ‌زمان با شروع رقص (نوعی رقص عرفانی) در مقابل خانه ی پیر شالیار حلقه‌ ای را تشکیل می ‌دهند. عده ‌ای دف می ‌نوازند و عده ‌ای قصیده‌ هایی خوانده و گروه بزرگ رقص هم لفظ خاصی را زمزمه می ‌کنند. تعداد رقصند‌گان در ابتدا فقط چند نفر است و در هر دوری که مردان دست‌ دردست یک‌ دیگر دور حیاط خانه ی پیرشالیار می ‌چرخند، عده‌ ای به این حلقه اضافه می ‌شوند. زمانی که شور مراسم بالا گرفت، دراویش از دسته جدا شده و در وسط حیاط سماع خودشان را به جا می ‌آورند، خم و راست شدن آنان تند‌تر از گروه رقصند‌گان بوده و موهای بلندشان آنان را از جمعیت متمایز می ‌گرداند. صبح روز پنجشنبه مراسم دیگری که به‌ شدت خصوصی‌ تر از مراسم روز قبل است با جمع شدن دراویش‌ در مقبره ی پیرشالیار، دف‌زنی، رقص و سماع عرفانی به همان صورت قبلی ادامه پیدا می ‌کند و با شروع رقص و سماع، در بعدازظهر، مراسم جنبه ی عمومی ‌تری پیدا می ‌کند. اعتقاد و باورهای صوفیانه بر این است که زنان نه ‌تنها نباید در مراسم سماع حضور داشته باشند، بلکه حتی نباید این مراسم را ببینند و حضور آنان نباید توجه دراویش را از عبادت ‌شان دور کند. مردم صبح روز جمعه به صورت دسته‌ جمعي در محوطه ی مزار پير شاليار حاضر شده و به دعا و نیایش و نماز می ‌پردازند. رقص و سماع، رسوم دیگری نظیر شب‌نشینی در خانه ی پیر شالیار در آخرین روز، دست به دست گرداندن کفش چرمي ‌پير شاليار با آیین خاص، خوردن نان مخصوصی به نام «کوليره مژگه» و ماست و انجام کارهایی نظیر بستن پارچه بر در و ديوار و درخت مزار، آخرين مرحله از اين حرکت جمعي به‌ شمار می‌رود. 
به‌ رغم گذشت سالیان دراز هم‌ چنان مردم از شهر‌های اطراف و شهر‌های کردستان عراق برای دیدن این مراسم در این منطقه حضور پیدا کرده و بر فراز پشت ‌بام ‌ها به نظاره ی مراسم مي‌ نشينند. مردم منطقه عقیده ی راسخی به پیر شالیان دارند و بیمارانشان را برای شفا گرفتن به این مراسم می ‌آورند. 

مناسبت‌ها


افزودن دیدگاه جدید